![]() |
مجید معارف، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران درباره جایگاه تعلیم و تربیت و فراگیری علم در اسلام میگوید: یکی از بهترین کتابهای حدیثی شیعه کتاب «الکافی» نوشته مرحوم کلینی است که دومین کتاب فرعی آن کتاب «فضلُ العلم» یعنی ارزش و جایگاه علم است و این مسأله را بنابر روایت معصومان(علیهم السلام) توضیح میدهد.
وی در ادامه اظهار میدارد: در وجوب اصل دانش و جستوجوی آن و تشویق همگانی به تعلیم و تعلّم، نخستین روایت از امام صادق(علیه السلام) به نقل از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) است که فرمودند: «دنبال علم رفتن بر هر مسلمانی واجب است، آگاه باشید خداوند، جویندگان دانش را دوست دارد»؛ بنابر برخی روایات، طلب علم رابطه ای مستقیم با داشتن پرسش و مسأله دارد، به عبارت دیگر در برخی روایات کلید علم پرسش است و به میزانی که ذهن انسان درگیر پرسش و مسأله باشد، در پی کسانی میرود که بتوانند پاسخ این پرسشها را بدهند و این روند از دوران ائمه معصوم(علیهم السلام) مرسوم بوده است.
پرسش، قفل علم را باز میکند
معارف میافزاید: امام صادق(علیه السلام) در این باره میفرمایند: «قفلی بر علم خورده است که کلید آن پرسش است» و در حدیث دیگری ایشان فرموده اند: «مردم در سراشیبی هلاک و سقوط قرار میگیرند، چون نمی پرسند.»، افزون بر این، در حدیث دیگری ایشان مردم را طبقه بندی کرده و میفرمایند: «مردم یا باید فقیه باشند و امامشان را بشناسند یا باید از اهل علم بپرسند.»؛ این تشویق و توصیه به طلب علم همراه با تلاش برای یافتن پاسخ پرسشها و دغدغههای ذهن امروز در دانشگاهها هم توصیه میشود تا اگر دانشجویان میخواهند مقاله ای بنویسند، مبتنی بر پرسشها و دغدغهها باشد. برای همین است که وقتی از امام موسی کاظم(علیه السلام) پرسیده میشود که آیا مردم از چیزی که پرسش دارند، دست بردارند؟ آن حضرت پاسخ میدهند: «خیر!»
مؤلف «پرسش و پاسخهایی در شناخت تاریخ علوم قرآن» در تشریح اینکه یادگیری چه علمی در اسلام واجب است، بیان میکند: از امام موسی کاظم(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارد مسجد شدند و دیدند، مردم گرد شخصی را گرفته اند و پرسشهایی کردند، حضرت از او پرسیدند، عرض کردند علامه است، فرمودند: «وجه علامه بودن او چیست؟» عرض کردند: او علامه است در اینکه
آگاه ترین مردم به تاریخ جاهلیت و شناخت انساب عرب است و فرهنگ و اشعار عرب را بخوبی میداند.، پیامبر
(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «این علم است، اما ندانستن آن ضرری را متوجه کسی نمی کند و آگاهیاش فایده چندانی ندارد.» یعنی علم خنثی است. سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «حقیقت علم سه دسته است: آیه محکمه، فریضه عادله و سنت قائمه و از این سه که بگذریم، علوم دیگر نشانه برتری کسی بر دیگری است.» زیرا علم ارزش ذاتی دارد و هر چه را بدانیم، بهتر است که ندانیم.
بنابر گفته وی، شارحان حدیث همچون علامه مجلسی و فیض کاشانی دیدگاههایی را درباره این سه علم دارند که معروف ترین
آنها میگوید: آیه محکمه اصول دین است، همچون توحید و نبوت. فریضه عادله، نشانه علم اخلاق است و اخلاق را حد متوسط و اعتدال در میان برخی افراط و تفریطها میگویند و سنت قائمه هم یعنی آگاهی به احکام و تکالیف شرعی که هر مسلمانی در شبانه روز وظیفه دارد.
معارف با بیان اینکه در کنار علم آموزی و تعلیم و تربیت، عالم و متعلم نیز در آموزههای اسلام و روایات اهل بیت(علیهم السلام) جایگاهی خاص دارند و روایات متعددی درباره جایگاه آنها از لسان ائمه صادر شده است، تصریح میکند: چنانکه امام جعفر صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل کردهاند، ایشان فرمودند: «کسی که راهی را برای کسب علم بپیماید، خدا برایش راهی باز میکند، برای رسیدن به بهشت و ملایکه بالهای خود را پهن میکنند برای طالبان علم و همه موجودات در زمین و آسمانها حتی ماهی دریا برای طالب علم طلب مغفرت میکنند.» این حدیث بخوبی نشان میدهد، اسلام برای کسی که در پی علم نافع و حقیقت است، چه مقام و جایگاهی قائل است.
عالم برتر از هزار عابد...
مؤلف «مباحثی در تاریخ و علوم قرآن» ادامه میدهد: اما درباره مقام عالم هم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده اند:
«امتیاز عالم نسبت به مقام عابد مانند امتیاز ماه درخشان بر سایر ستارهها در شبی است که ماه بدر کامل است». همچنین یکی از اصحاب به امام جعفر صادق (علیه السلام) عرض کرد کسی هست که به روایات شما اعتقاد دارد و آن را به دل مردم میبرد و در کنار او عابدی است که چنین نکرده، اما خدا را عبادت میکند، کدامیک افضل هستند؟ امام در پاسخ فرمودند: «کسی که روایات ما را وارد دلهای شیعیان و دلهای شیعیان را به این روایات محکم میکند، بر هزار عابد برتری دارد.»
معارف در تشریح جمله معروف «معلمی شغل انبیاست» تأکید میکند: این جمله از حدیث پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اقتباس شده و جالب آنکه ایشان در ادامه فرموده اند: «عالمان، وارثان انبیا هستند؛ انبیا که از دنیا میروند درهمی و دیناری ارث نمی گذارند، بلکه دانش را به ارث میگذارند، هر کس بتواند در دنیا توشه ای از عمل بگیرد و جانش را با دانش نورانی کند، بهره ای وافر برده است.»
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران ادامه میدهد: بنابر روایتی از معصوم(علیه السلام) ابلیس از مرگ هیچ کس به اندازه عالم خوشحال نمی شود، برای همین گفته شده «وقتی یک عالم از دنیا میرود، رخنه ای پیش میآید که هیچ چیز آن را پُر نمی کند!»، یعنی حتی اگر عالمان دیگری باشند و بیایند باز هم هیچ یک نمی توانند جای عالم از دست رفته را پُر کنند.
زکات علم نشر آن است
وی در تشریح علم ارزشمند در اسلام ابراز میکند: علم و عالمی در اسلام مورد تأکید و دارای شأن است که برای خدا آموخته شود، برای خدا به آن عمل شود و برای خدا به دیگران تعلیم داده شود، چنانکه امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند: «هر کس برای خدا علم بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران هم بیاموزد، در ملکوت مقامی عظیم مییابد که دیگران از آن میپرسند و در پاسخ گفته میشود: برای خدا آموخت و برای خدا به آن عمل کرد و برای خدا آموزش داد.» زیرا در لسان دین زکات علم نشر آن است.
معارف با بیان اینکه در نگاه آموزههای دینی و روایی علم نباید انسان را غره و از خود بیخود کند، میگوید: امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: «علم را بجویید و علم خود را با حلم و وقار زینت دهید و نسبت به کسانی که علم به آنها میآموزید، متواضع باشید و جزو عالمان خشن و بداخلاق نباشید که با اخلاق باطل، آگاهی و علمِ حق شما هم هرز میرود.»
وی درباره جمله مشهور «آن کس که به من چیزی آموخت، من را بنده خویش کرد» تصریح میکند: این سخن که بنابر اقوال مشهور به امیرمؤمنان علی(علیه السلام) منتسب است، یک معنای ایجابی و یک معنای سلبی دارد؛ ایشان در مقام ایجاب از یک سو محاجّه کرده و از سوی دیگر با این سخن میگویند که در دنیا فقط شاگرد پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده اند و کسی نمی تواند به ایشان چیزی یاد دهد، چنانکه در خطبه 128 نهج البلاغه میفرمایند: «این علوم و اخباری که برای شما گفتم، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به من یاد داده اند.» و از منظر دیگر اهمیت علم و مقام عالم را گوشزد میکند.
معارف با اشاره به دیگر تعابیری که درباره رابطه شاگرد و معلم در آموزههای دینی ما وجود دارد، خاطرنشان میکند: در برخی روایات آمده: «تو دارای سه پدر هستی: پدری که عامل ولادت توست، پدری که دخترش را به تزویج تو درآورده و دیگری پدر معنوی که به تو چیزی آموخته است.» از این رو، ما فرزندان معنوی معلمان و استادان خود هستیم و شاگردان، فرزند معنوی استاد و حاصل عمر اویند؛ یک معلم در طول 30 تا 40 سال معلمی به تنها چیزی که میتواند و باید افتخار کند، تربیت شاگردان اثرگذار است که خط علم را در تاریخ ادامه میدهند.
منبع :روزنامه قدس 12/ 2/ 1395ص معارف
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: معارف قرآن، ،

